جدول جو
جدول جو

معنی دینار زر - جستجوی لغت در جدول جو

دینار زر(رِ زَ)
دینار که از زر باشد. مسکوک زرین:
یکی صاع زرین گونه نگار
برابر به دینار زر ده هزار.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عِ گُ سَسْ تَ / تِ)
مرکّب از: دینار + شمر، اشمر مخفف اشمرنده، شمرنده، صراف. درم گزین. و رجوع به دینار اشمر شود
لغت نامه دهخدا
(عِ فَ / فِ کَ دَ / دِ)
دارندۀ دینار، غنی، مالدار:
زمانی بیاید که درویش زار
شود خوار بر چشم دیناردار،
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(عَ)
که دینار ازآن فروبارد، به مجاز نثارکننده دینار:
چه ابر با کف دیناربار توو چه گرد
چه بحر با دل پهناور تو و چه شمر،
فرخی،
اندر جهان سرای ندانیم کاندر آن
آثار نیست از کف دیناربار او،
فرخی،
لشکرگذار باشد دشمن شکار باشد
دیناربخش باشد دیناربار باشد،
منوچهری
لغت نامه دهخدا
تصویری از دیوار گر
تصویر دیوار گر
آنکه دیوار سازد بنای دیوار، بنا گلکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دینار شمر
تصویر دینار شمر
صراف
فرهنگ لغت هوشیار